زوج درمانی روشی برای حل مشکلات و تضادهایی است که زوجین به تنهایی نمیتوانند به طور موثر آن را مدیریت کرده و از پس رفع آن برآیند. در چنین موقعیتی زوج در حضور فردی آموزشدیده مینشینند و در مورد احساس و افکار خود با یکدیگر بحث میکنند. هدف از این کار کمک به هرکدام از آنها جهت درک بهتر خود و طرف مقابلشان جهت تصمیم گیری، ایجاد تغییر یا چگونگی ادامه یک رفتار یا ایجاد مشکل کمتر است.
یکی از مراجعات شایع به متخصصان بهداشت روانی مشکلات مربوط به ازدواج و روابط عاطفی است. در واقع اغلب درمانگران خانواده عمدتا با زوجها کار میکنند. این روند درمانی در ابتدا ازدواج درمانی نام داشت اما به تدریج صطلاح زوج درمانی جایگزین آن شد.
نقش درمانگران در زوج درمانی
زوج درمانی راهی است برای حل کردن مشکلات و کشمکشهای زوجهایی که خود به تنهایی قادر به حل مشکلاتشان نیستند.
فرایند زوج درمانی شامل زن و شوهر و یک فرد آموزش دیده و متخصص در این زمینه است که در خصوص احساسات و افکارشان بحث میکنند. درمانگرها نفر سومی هسستند که به مشکلات زوجین گوش میدهند تا اینکه آنها افکار و احساسات خود را بیان کنند. همچنین به آنها کمک میشود تا زمینه مشکلات و مسائل خود را روشن و معین کنند.
نوع مشکلات زن و مرد، دیدگاهشان از فرآیند درمان، تاریخچه زندگی فردی آنها، نگاه آنها به طرفین و … درمانگران را قادر میسازند تا تفاهم بیشتری را بین آنها برقرار سازند و ارزیابیهای خود از موقعیت را به بحث گذاشته و در نهایت راهکارها و نوع درمان را مشخص و پیشنهاد دهند.
درمانگر ممکن است مانند یک آرامبخش عمل کند. او کوشش میکند کجفهمیها و سوءتفاهمها در روابط بین زن و شوهر مشخص شود. نتیجه این امر نگاه جدیدی است که آنها به رفتار و احساساتشان پیدا میکنند تا بتوانند مشکلات خود را راحتتر حل کنند.
هدف از زوج درمانی
هدف از زوج درمانی بررسی انواع اختلافات و راههای درمان آن است. معمولا افراد با مشکلاتی از قبیل کاهش ارتباط کلامی در رابطه، بحثوجدلهای دائمی، براورده نشدن نیازهای عاطفی و احساسی، نگرانیهای مالی و اختلاف نظر بر سر بچهها به درمانگران مراجعه میکنند. زوج درمانی کمک به زنان و مردان است تا همدیگر را بهتر درک کنند. در واقع به آنها کمک میشود تا اگر تصمیم دارند که تغییر کنند سریعتر به خواسته و هدفشان برسند.
اگر چه در اینجا از اصطلاح زوج درمانی استفاده میکنیم ولی این رویکرد فقط به زن و مرد ازدواج کرده محدود نمیشود. بلکه زوجهای ازدواج نکرده، زوجهای همجنسخواه و موارد دیگر را نیز در بر میگیرد. در واقع زوجها به هر نوعی و به دلایل مختلفی میتوانند به روانشناس بالینی مراجعه کنند. به تعبیر دیگر میتوان گفت زوج درمانی یک نوع خانواده درمانی است. در واقع وقتی زن و مرد تحت درمان قرار میگیرند و درمان بر رابطه زناشویی متمرکز میشود نه بر مشکلات افراد، به نوعی خانواده درمانی انجام میشود.
درمانگر جایگزین
علائم روانی شخصی و مشکلاتی که زوجین با آن روبرو هستند به شیوهای پیچیده با هم مرتبط هستند. اغلب چرخههای معیوب پیش میآید که در آن رابطه طرفین به وسیله انزواجویی و تحریکپذیری شخص افسرده، رفتار تهاجمی و تکانشی فرد مبتلا به شیدایی، نیاز به اطمینان بخشی مداوم ناشی از اضطراب و مواردی از این قبیل به خطر میافتد. تعارض میان هریک از زوجین نیز این علائم را تشدید میکند. به این ترتیب پیدا کردن زمانی که این چرخه از آنجا آغاز شده است مشکل میشود.
زوج درمانگرها در این شرایط ممکن است یکی از زوجین را به یک درمانگر جایگزین معرفی کنند. در اغلب موارد در شرایط این چنینی زوج درمانی و درمان فردی با هم ترکیب میشوند.
همچنین در صورتی که خشونت خانوادگی شدید وجود داشته باشد ممکن است نیاز باشد زوجها را به صورت جدا از هم درمان کرد.
منابع
روانشناسی بالینی (ترجمه مهرداد فیروز بخت)
اثر بخشی زوج درمانی گروهی شناختی-رفتاری بر کاهش دلزدگی زناشویی (عبدالله شفیعآبادی)
زوج درمانی هیجانی/وضعیت و چالشها (انجمن روانشناسی آمریکا)